مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟!
پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن !
رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین،میگه بال مرغ؟پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم !
پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟میگم بهشت زهرا ! میگه واسه چی ؟ میگم واسه پدر بزرگم.میگه اِ ؟ فوت کرده ؟ میگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمرینی اومدیم مانور !
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم ازراه اومده میگه خوابه؟میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!
سر سفره عقد ، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟عروس: پـَـ نـَـ پـَـ متهمی !
به معلممون میگم آقا اجازه هست بریم دستشویی ؟!!! میگه واجبه ؟!پ ن پس مستحبه !!
همسایمون عروسی داشتندوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد.دوستم گفت عروسیه؟پـَـ نـَـ پـَـ همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !
رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم ,اومدم خودمو معرفی کنم!
عاقد سر سفره عقد : عروس خانم وکیلم؟پَ نه پَ دکتری ! دعوت کردیم سطح مجلس بره بالا !
به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو … میگه روشنش کنم ؟پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو … من هُل میدم روشن شه
رفتیم کوه … دارم چوب جمع میکنم …میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت !
ساعت ۸ صبح کلاس داریم .منم خمیازه میکشم و دهنم یه متر باز میشه .استاد میگه چیه خوابت میاد؟ پـَـ نـَـ پـَـ میخوام بخورمت!
دارن گوسفندرو قربونی میکنن … یه آفتابه آوردن که بش آب بدناومده میگه میخوان با آفتابه بش آب بدن؟!پَ نه پَ آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره !
تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپیددوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره !
تصادف کردم، زنگ زدم ۱۱۰ … پلیسه اومده میگه تصادف کردی؟!گفتم پـــ نَ پَـــــ اینا همش نقشه بود بیای ببینمت !
یارو با ۱۶۰ تا سرعت زده به یه عابر پیاده ، عابره پرت شده ۲۰ متر اونطرفتر افتاده زمینهیچ تکونیم نمیخوره.دوستم میگه یعنی مرده؟میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ داره تمارض میکنه پنالتی بگیره !