دلم گریههای خدایی میخواهد؛
از او،
برای خودم،
از شرم روی او...
برای سبک شدن و شسته شدن سیاهیهای دلم....
همچو باران سیلآسا،
شدید و توفنده،
تا بکند بنیانهای سیاهی را که؛
گریه برای بخشش سیاهیها، نه تنها غم نمیآورد؛
که دلت را شاد میکند،
مثل کودکی سرزنده، شاداب و خروشان؛
فارغ از هر دغدغه،
هر دلنگرانی،
...
و خدایا...
دلم گریههای خدایی میخواهد...
وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ