.
.
.
قلمراد زنگ میزنه خونه نامزدش، میگه: عزیزم من لهجه دارم؟
نامزدش میگه: آره. قلمراد میگه: پس من قطع میکنم دوباره میگیرم!
.
.
.
.
.
قلمراد با یه تهرونیه دعواشون میشه،
میبرنشون کلانتری. افسرنگهبان از تهرونیه
میپرسه: اسمت چیه؟ یارو با بیخیالی میگه: فِری...
افسره حسابی چپ و راستش میکنه
میگه: بی پدر فکر کردی اینجا خونه خالست خودمونی شدی؟
گفتم اسمت چیه؟
تهرونیه که حساب دستش اومده بوده میگه:
فریدون قربان!
افسره برمیگرده به قلمراد میگه اسم توچیه؟!
قلمراد، یکم فکر میکنه بعد با ترس جواب میده: قُلیدون!
.
.
.
.
.
یارو حس شاعریش گل میکنه به زنش میگه:
ای رنگ لبت قرمز / در قلب منی هرگز
.
.
.
.
.
قلمراد زنگ میزنه خونه نامزدش، میگه: عزیزم من لهجه دارم؟
نامزدش میگه: آره. قلمراد میگه: پس من قطع میکنم دوباره میگیرم!
.
.
.
.
.
قلمراد با یه تهرونیه دعواشون میشه،
میبرنشون کلانتری. افسرنگهبان از تهرونیه
میپرسه: اسمت چیه؟ یارو با بیخیالی میگه: فِری...
افسره حسابی چپ و راستش میکنه
میگه: بی پدر فکر کردی اینجا خونه خالست خودمونی شدی؟
گفتم اسمت چیه؟
تهرونیه که حساب دستش اومده بوده میگه:
فریدون قربان!
افسره برمیگرده به قلمراد میگه اسم توچیه؟!
قلمراد، یکم فکر میکنه بعد با ترس جواب میده: قُلیدون!
.
.
.
.
.
یارو حس شاعریش گل میکنه به زنش میگه:
ای رنگ لبت قرمز / در قلب منی هرگز
.
غضنفر تاکسی سمند می خره
سه تا مسافر سوار می کنه
اولی به مقصد می رسه میگه نگه دار
غضنفر می پرسه سمند داری ؟
میگه نه. میگه پس بشین
دومی به مقصد می رسه میگه نگه دار
می پرسه سمند داری ؟
میگه نه. می گه پس بشین
سومی میگه من سمند دارم ، نگه دار
غضنفر میگه پس بگو ترمزش کدومه ؟؟؟!!!
.
.
.