- اعتراف می کنم چند سال پیش با یکی از دوستام (البته زیاد هم صمیمی نبودیم) سوار تاکسی بودیم. وسطای راه که رسیدیم دوستم دستش رو کرد تو جیبش که کرایه رو حساب کنه ... من هم با داد و فریاد دستش رو گرفتم و گفتم: نه ... سعید ... عمرا اگه بزارم حساب کنی ... اصلا ... به هیچ وجه ... از دستت ناراحت می شم! تو پیاده شو من کرایت رو حساب می کنم و از این حرف ها که دوستم گفت: نوکرتم ... دستم رو شکوندی بابا ... یه دقیقه صبر کن ... میخوام گوشیم رو از جیبم دربیارم ...!
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
سلام من فاطمه هستم و براتون مطلب می نویسم.توی سایتم عضو بشین وکیف کنین.اون دسته گل بالا تقدیم به شما.
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
به نظر شا این وبلاگ از همه نظر خوب است؟(قالب،مطالب،...)
آمار سایت
کدهای اختصاصی