هم برج میلاد را داریم هم پلیس راهنمایی و رانندگی که خیابان را ببندد هم بزرگراه های همت و حکیم آمادگی دارد. من هم آماده هستم اما بستر آن آماده نیست و ادعایی است که هنوز جا نیفتاده.
مجله یکشنبه: گفت این تکه کاغذ را پاره کن، پاره کردم و کاغذ را انداختم آن طرف دور از دست او، گفت حالا یک چیز را از روی میز بردار، برداشتم و گفت اسم این چیزی که برداشته ای روی همان کاغذی که پاره کردی، نوشته شده. از شدت هیجان عرق کرده بودم، با لرز کاغذ را برداشتم و دیدم نوشته «خودکار» و توی دستم یک خودکار بیک داشت می لرزید!